سخن ایرانی

سخن ایرانی

سخن ایرانی
سخن ایرانی

سخن ایرانی

سخن ایرانی

آخرین اندرز


امام صادق تازه در گذشته بود.برای تسلیت پیش همسرش ام حمیده مادر امام کاظم رفتم.کمی که اشک ها دل هامان را سبک کرد، گفت:

لحظات آخر نبودی ابوبصیر،اتفاق عجیبی افتاد.

پرسیدم:چه اتفاقی؟

لحظات آخر پلک های بر هم فرو بسته اش را باز کرد وگفت همه ی قوم وخویشم را جمع کنید.گفتیم لابد پای مطلب حساسی در میان است.همه را جمع کردیم،کسی از خویشاوندان نبود که نیامده باشد.یک به یک آمدند ونشستند؛منتظر که امام چه می خواهد بگوید.

خب بالاخره امام چه گفت؟

همه را که جمع دید لب باز کرد:(کسانی که نماز را جدی نمی گیرند وسبک می شمارند،هرگز شفاعت ما نصیبشان نمی شود.)